تز قطبی شدن استدلال می کند که قرار گیری در معرض فرهنگ غربی موجود در رسانه‌های جهانی، ضرورت تقلید از این فرهنگ را تقویت نمی کند؛ بلکه، جوامع سنتی می توانند به رد یا واکنش در برابر ایده‌ها و تصاویر خشونت آمیز و سکسوالیته آشکار، مصرف‌گرایی و اخلاق مداراجویانه منتقل شده از طریق اخبار وارداتی، برنامه‌های سرگرم کننده و تبلیغات بپردازند. این قضیه به واسطه این واقعیت که هم همگرایی و هم قطبی شدن ممکن است به طور همزمان در میان بخش‌های مختلف اجتماعی روی دهد، پیچیده تر می شود؛ برای مثال، در حالیکه شکاف فزاینده ای میان نخبگان جهان وطن و گروه های محافظه کارتر در اجتماعات فقیر روستایی در درون هر جامعه ظهور می یابد، نخبگان و روشنفکران حاکم مرفه در کراچی، ریو و مانیل ممکن است جهان بینی مشابهی با همتایان اروپایی با آمریکایی خود داشته باشند.
 
تلفیق چند فرهنگی؟ تز تلفیق یا ترکیب استدلال می کند که جهانی شدن ترکیبی از سنت‌های فرهنگی متنوع را از طریق وام گیری و پیوند تقویت می کند. مبادلات دو طرفه ممکن است به ترکیب موسیقی، هنر، غذاها و زبان های مختلف منجر گردد، به عنوان نمونه بازاریابی حساس محلی به تنوع بسته بندی و محصولات منجر شده و یا هواپیماهای آمریکایی به مناطق توریستی پرواز کرده و رزهای کلمبیایی، نخود کنیایی و قالیچه ترکی با خود به آمریکا می آورند. این دیدگاه نشان می دهد که به جای یک جریان یک طرفه، روندهای مخالف پیچیده و چندوجهی وجود دارد؛ این روندها به واسطه ترکیب جهان و طنانه اجتماعات مهاجر، غذاها، موسیقی و سبک‌های زندگی موجود در محیطهای شهری معاصر در لندن، پاریس، نیویورک و لس آنجلس به وجود می آیند. خود آمریکا توسط این جریان دو طرفه، عمیقا در حال تغییر است.

در واقع، رئیس جمهور آمریکا  باراک حسین اوباما که در هونولولو از یک پدر کنیایی و مادر متولد کانزاس به دنیا آمده و در جاکارتا، لس آنجلس، نیویورک و ماساچوست تحصیل کرده، نمونه برجسته این فرآیند است. ترکیب فرهنگ‌های مختلف در یک ملغمه جهان وطنانه به ایجاد ارزش‌ها، نگرش‌ها و سبک‌های زندگی منجر می شود که نه مدرن و نه سنتی بلکه ترکیبی از هر دو هستند. بر اساس تز تلفیق این فرآیند نه تنها فرهنگ‌های جوامع پساصنعتی را تغییر می دهد و احساسات ملی گرایانه بومی را با برای مثال مناقشه بر سر انتشار کاریکارتورهای مذهبی در دانمارک و منع استفاده از روسری در فرانسه تشدید می کند، بلکه فرهنگ‌های کشورهای در حال توسعه را نیز تغییر می دهد، چنانکه از افزایش سطح توسعه اقتصادی و توریسم که شهرهای مرزی مکزیک را تغییر داده مشهود است.
 
استدلال‌های موافق جهانی شدن که از بازار آزاد افکار و ایده‌ها حمایت می کنند: بحث در مورد پیامدهای سیاست رشد ارتباطات جهان وطنانهف همچنان در محافل آکادمیک و جامعه بین المللی ادامه دارد. از یک سو، طرفداران جهانی شدن، رقابت در بازار آزاد افکار و جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات در سراسر مرزهای ملی را به دلایل زیادی مطلوب می دانند. ارتباط بیشتر میان کشورهای جهان می تواند به توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منجر گردد. مزیت های بالقوه اقتصادی این ارتباط شامل ایجاد رشد اقتصادی و کاهش فقر به واسطه اتصال جمعیت ها و نیروی کار دورافتاده به بازارهای جهانی و تسهیل اثربخشی و بهره وری بیشتر از طریق اقتصاد دانش است. ارتباطات قوی میان کشورها و قاره ها می تواند به انتشار ایده‌های جدید در جوامع در حال توسعه ای منجر شود که قبلا منزوی بودند و بدین وسیله نوآوری در حوزه های علم و تکنولوژی، بهداشت، کشاورزی و آموزش را ترغیب کند. به لحاظ سیاسی، استفاده از اینترنت و کامپیوتر در حکمرانی الکترونیک می تواند توانایی دولت را برای ارائه خدمات به مناطق دورافتاده بهبود بخشد؛ همچنین این امر می تواند این امکان را برای شهروندان عادی فراهم آورد که به منظور مسئولیت پذیر تر کردن حکومت هایشان آگاهی بیشتری کسب کرده و خود را به شکل مؤثرتری سازمان دهند.
 
بررسی دقیق دولت توسط روزنامه نگاران جستجو گر می تواند پاسخگویی مقامات دولتی را افزایش داده؛ شفافیت می تواند فساد و سوء استفاده از قدرت توسط دولت را کاهش دهد. همچنین دسترسی به اطلاعات می تواند گذار به حکمرانی دموکراتیک را از طریق آگاهی نسبت به اصول مورد توافق بین المللی حقوق بشر و گسترش آنها تقویت کند؛ برای مردمی که زیر لوای رژیم های سرکوبگر دارای سوابق ضعیف در زمینه حقوق بشر زندگی می کنند، دسترسی به اطلاعات سیاسی خارج کشور می تواند به تقویت جنبش های مخالف و تقاضا برای اصلاح سیاسی در داخل کشور کمک کند. جنبش های اجتماعی فراملی می توانند فعالان حوزه محیط زیست در بروکسل و برلین را به مردم اجتماعات روستایی در برزیل و بولیوی پیوند بزنند. دسترسی بیشتر به اطلاعات، منبع یادگیری مهمی برای مدارس روستایی و کلینیک های بهداشتی فراهم آورده و سبب اتصال مناطق دورافتاده به پزشکان، کتابخانه ها و بازارها می گردد. همچنین اطلاعات بهتر، دولت ها، مردم و رهبران جهانی را از فجایع بین المللی و کمک های بشردوستانه در مواقع اضطراری آگاه تر ساخته که این امر به طور بالقوه می تواند توزیع کمک به منظور توسعه کشورها و تلاش در جهت امدادرسانی به موقع را تحت تأثیر قرار دهد.

به تمامی این دلایل، جامعه بین المللی به دنبال به حداکثر رساندن دستیابی به اطلاعات و ارتباطات در جوامع کم درآمد و دارای درآمد متوسط است بنابر این موافقان جهانی شدن، ارتباطات جهان وطنانه تر را فرصت مناسبی برای توسعه اجتماعی می دانند. به اعتقاد آنان چنین ارتباطاتی سبب تقویت درک امور بین المللی در میان مردم، گسترش رشد اقتصادی در مناطق راکد و نشر ایده‌های مربوط به دموکراسی و حقوق بشر در میان جوامع، مردم و حکومت ها می گردد. بر اساس این دیدگاه، تصمیم گیرندگان باید به تشویق سیاست گذاری هایی بپردازند که جهت ارتقاء تبادل خدمات و کالاهای فرهنگی و جریان آزاد اطلاعات در سراسر مرزهای زمینی از طریق برداشتن موانع و تعرفه‌های تجاری، طراحی شده است و به تقویت سرمایه گذاری در تکنولوژی های دیجیتال، زیرساخت های ارتباطی و استعدادهای انسانی در جوامع در حال توسعه کاهش نابرابری های اجتماعی در دسترسی به اینترنت، بسط ازادی بیان و حقوق نسبت به اطلاعات و مقررات زدایی بیشتر رادیو تلویزیونی و مخابراتی می پردازند.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص324-322 چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵